اگر در كشوی میز فرزندم كاغذی لوله شده پیدا كنم، آیا درست است آن را باز كنم و بخوانم؟
اگر فرزندتان كاغذ مشابهای را در كابینت آشپزخانه پیدا كند، از او چه انتظاری دارید؟
حتما دوست دارید آن را باز نشده به شما تحویل دهد. این طور نیست؟
اگر بر حسب تصادف متوجه شوم فرزندم برای پنجشنبه شب، قراری گذاشته است، باید چه كار كنم؟
اگر تصمیم بگیرید با او بحث و مجادله راه بیندازید مطمئن باشید به هیچ نتیجهای دست نمییابید. شما تصور میكنید به خیر و صلاح او فكر میكنید، او نیز بر این باور است كه دیگر بزرگ شده و میداند چه كاری خوب و چه كاری بد است، پس اگر موضوع را به روی او بیاورید، او به راحتی میتواند زیر همه چیز بزند و حرف شما را نپذیرد. بنابراین با این روش هرگز نمیتوانید به نتیجه دلخواه دست یابید!
مادر نوجوان ۱۴ سالهای این طور میگفت: “در كار خصوصی فرزندم دخالت كردم، او بسیار عصبانی و خشمگین شد. واقعا میخواهم بدانم تكلیف ما به عنوان پدر و مادر چیست؟ باید دست روی دست بگذاریم و شاهد كارهای اشتباه فرزندمان شویم؟
به طور كلی در چه اموری نباید دخالت كنیم و اگر هم قرار باشد چنین كنیم چگونه باید او را راهنمایی كنیم تا به نتیجه مطلوب برسیم؟”
تقریبا هفتهای یك نامه با این موضوع به دستم میرسد. والدین واقعا نمیدانند چه اندازه و چگونه به فرزندشان نزدیك شوند تا او این احساس را پیدا نكند كه تحت كنترل قرار گرفته است. والدین میخواهند بدانند اگر نامهای در جیب شلوار و یا كیف او پیدا كردند و یا بستهای زیر تخت خواب او دیدند چگونه میتوانند این موضوع را با او در میان بگذارند تا همه چیز به خوبی پیش برود.
اینگونه والدین اغلب نمیتوانند قبول كنند كه در امور شخصی فرزندشان دخالت كردهاند و همواره این پرسشها را عنوان میكنند:
بستهای در كشوی فرزندم پیدا كردم. فكر میكنم كه او موادمخدر مصرف میكند، چگونه با او برخورد كنم؟
نامهای در كمد دخترم پیدا كردم. اگر با فردی قرار گذاشته باشد، چه باید بكنم؟
بر حسب تصادف متوجه شدم پسرم پنجشنبه شب قرار است به جایی برود. چگونه این موضوع را با او مطرح كنم؟
درست است كه والدین در این موارد احساس نگرانی نمیكنند ولی بهتر است بدانند هرگز با جاسوسی و پی بردن به اعمال شخصی فرزندانشان نمیتوانند به نتایج مطلوبی دست یابند.
به این دلایل ساده توجه كنید:
۱- فرزندان از این كه متوجه شوند كسی در امور شخصی آنها دخالت میكند، ناراحت میشوند و عكسالعمل نشان میدهند، به همین دلیل است كه در مقابل شما جبهه میگیرند و دیگر به گفتههای شما توجهی نشان نمیدهند. در نتیجه روابط شما سرد خواهد شد.
۲- هنگامی كه شما به عنوان پدر و مادر وارد حریم خصوصی فرزندتان میشوید، او دیگر نمیتواند به شما اعتماد كند و همواره به دنبال راههایی میگردد تا شما متوجه اعمال او نشوید.
۳- دخالت در اعمال فرزندان باعث میشود تا پرده احترام بین شما پاره شود و دیگر نتوانید با یكدیگر برخورد مناسبی داشته باشند.
۴- وقتی مرتب به فرزندتان بگویید، این كار را بكن و آن كار را نكن. مطمئن باشید او با توجه به سن و سالی كه دارد هر كاری بخواهد انجام میدهد با این تفاوت كه همواره به دنبال راههایی میگردد تا شما از آن مطلع نشوید.
برخی والدین ادعا میكنند: “ای كاش متوجه كار فرزندم نمیشدم. اینطوری بهتر میتوانستم با او برخورد كنم و رابطهمان نیز بهتر بود.”
بچهها وقتی بزرگ میشوند دوست دارند برای خود تصمیم بگیرند، پدر و مادرشان در امور شخصی آنها دخالت نكنند و یا به عبارتی دیگر هر كاری دوست دارند انجام بدهند. آنها به هیچ عنوان نمیخواهند تحت كنترل دیگران قرار گیرند و مرتب از زبان پدر و مادر خود این جملات را بشنوند؛ “این كار اشتباه است و آن كار درست، اصلا این كار را نكن. مواظب باش اشتباه نكنی.”
بهتر است بدانید دیگر وقت آن رسیده است كه آنها خود مسوول رفتار و منش خود باشند و نتایج و عواقب اعمالشان را ببینند.
از آنجایی كه فرزندان اغلب در تصمیمگیریهای خود مردد هستند و دقیقا نمیدانند چه میخواهند، والدین به خود این اجازه را میدهند كه در تمام امور مربوط به آنها دخالت كنند و به اصطلاح خودشان راه و چاه را به آنها نشان دهند. این طرز برخورد اصلا به صلاح فرزندان نیست. زیرا آنها باید به تدریج یاد بگیرند در زندگی بهترین تصمیمگیریها را داشته باشند و خود به شخصه عواقب اعمالشان را ببینند. بدین صورت است كه سریعتر میتوانند روی پای خود بایستند و به خود اطمینان كنند.
بهتر است باور كنید فرزند شما دیگر بچه نیست و میتواند برای زندگی خود تصمیم بگیرد. او میتواند با دوستان خود به طور خصوصی صحبت كند و تصمیمهایی بگیرد كه شما از آن باخبر نباشید. او این اجازه را دارد كه افكار و احساسات خود را برای شما ابراز نكند. این رفتار نشانه بزرگ شدن فرزندتان است.
آیا با این نوع برخورد تصور میكنید نسبت به فرزندتان بیتوجه و بیاعتنا هستید؟ خیر، اصلا این طور نیست. سرانجام او باید از یك نقطه شروع كرده و زندگی خود را كنترل كند. با افزایش سن، نیاز او به آزادی بیشتر میشود، بنابراین هرگز این نكته را فراموش نكنید.
هنگامی كه دستورالعمل ساخت یك نارنجك را در اتاق پسرتان پیدا میكنید، آن را ریشهیابی كنید. به زودی متوجه میشوید او از درون دچار مشكلات زیادی است و احتمالا دچار كمبود محبت از جانب شماست.
به خاطر دارم مادری این پرسش را عنوان كرد: “بنابراین باید دست روی دست بگذاریم و منتظر شویم دوره نوجوانی فرزندمان تمام شود و آن موقع همه چیز درست شود؟!” پاسخ دادم، خیر. اصلا اینطور نیست. شما میتوانید در این دوران كارهایی انجام دهید كه هم به نفع خودتان باشد و هم به نفع فرزندتان. به چند نمونه از آنها توجه كنید:
خود به شخصه بهترین الگو برای او باشید. سعی نكنید فقط او را نصیحت كنید. اعمال و رفتار شما بیشتر بر روی او تاثیرگذار است. در این صورت است كه دیگر نیاز نیست به خلوت فرزندتان تجاوز كنید.
برای خود یكسری قوانین بگذارید و طبق آن عمل كنید. هر گاه احساس كردید فرزندتان به عنوان مثال از مواد مخدر و یا … استفاده میكند، در این صورت میتوانید وارد عمل شوید و قوانین را اجرا كنید.
مواقعی كه فرزندتان به شما نیاز دارد، نسبت به او بیتوجه نباشید. حضور شما در منزل باعث دلگرمی او خواهد بود، هر چند اگر با شما صحبت نكند. بنابراین همواره در كنار او باشید. بیشتر از آنكه او را نصیحت كنید، به حرفهای او گوش دهید. هر موقع او نظرتان را خواست میتوانید او را نصیحت كنید. در این صورت است كه اعتماد به نفس او را افزایش میدهید و او یاد میگیرد در زندگی خود چگونه تصمیمگیری كند.
به فرزندتان نشان دهید برای گفتهها و احساسات او ارزش قایل هستید. اگر در مورد مساله خاصی نگران هستید ابتدا از او اجازه بگیرید و بعد نظرتان را به او بگویید.
سعی كنید در زندگی به او آزادی دهید تا زودتر احساس استقلال كند و بتواند بهتر شخصیت خود را شكل دهد و روی پای خود بایستد.
به او بگویید چقدر دوستش دارید و چقدر برای احساساتش ارزش قایل هستید.
اعمال خوب او را تشویق كنید. در كارهای او دخالت نكنید مگر اینكه خودش از شما بخواهد كاری نكنید كه او حس كند تحت كنترل بوده و احساس حقارت كند.
اگر احساس میكنید فرزندتان دچار مشكلات زیادی است، به عنوان مثال به مدرسه نمیرود، قوانین را اجرا نمیكند، هیچ دوستی ندارد، تمام مدت میخوابد، در این صورت حتما از متخصصان مربوط به این امر یاری بطلبید. اگر او حاضر به آمدن در جلسات نشد، خودتان پیشقدم شوید. با این عمل به او میآموزید كه در صورت بروز مشكل در زندگی نباید بیتفاوت بود و برای یافتن راهحل مناسب باید از دیگران كمك گرفت.
مهتاب علیمرادی
مجله موفقیت – شماره ۱۲۸ – مهرماه ۸۶
آوای موفقیت با مهتاب علیمرادی
روانشناس و مشاوره خانواده و پیشرفت فردی
مدیر مسئول و نویسنده خودسازی
۶۶۴۱۹۰۶۱(۰۲۱)