به نظر شما “اعتماد” به چه معنایی است؟ شاید تصور كنید هنگامی میتوانید به كسی اعتماد كنید كه آن شخص انتظارات شما را به طور تمام و كمال برآورده سازد. بهتر است بدانید اعتماد درست و سالم داشتن به معنای آن است كه از طرف مقابل خود انتظارات عقلانی و منطقی داشته باشید. به هیچ وجه درست نیست بدون داشتن شواهد و مدارك، با چشمان بسته به فردی اعتماد كنیم. به عنوان مثال اگر شوهری معتاد باشد و بعد از چند بار قول دادن باز هم به دنبال موادمخدر برود، آیا همسرش میتواند با چشمان بسته و تنها به دلیل گفتههای او باز هم به او اعتماد كند؟! مطمئن باشید اگر به او اطمینان كند، خود او خواسته است كه چشمانش را بر روی واقعیت ببندد و منطقی عمل نكند.
اكثر مواقع نوجوانان به این دلیل دروغ میگویند و یا دست به اعمال ناپسند میزنند كه با انتظارات نابهجا و بیمورد پدر و مادر خود مواجه میشوند. همواره با توجه به سن و سال فرزندتان، از او انتظار داشته باشید. شما هرگز نمیتوانید كودك نوپای خود را با نوزاد یك ماهه در یك اتاق تنها بگذارید و یا آنكه به فرزند ۱۰ سالهتان اجازه رانندگی بدهید. این موضوع در مورد خودتان نیز صادق است. اگر در یك رژیم سخت باشید، شاید بهتر باشد كاكائو و چیپس را از جلوی چشمان خود بردارید. زیرا در چنین شرایطی نمیتوانید به خود اعتماد كرده و رژیم خود را به طور كامل حفظ كنید.
بنابراین باید این نكته مهم را همواره به خاطر بسپارید كه از فرزندان خود انتظارات منطقی داشته باشید. تواناییهای او را در نظر بگیرید و بر طبق آن برای آنها محدودیت قایل شوید.
مادری این طور نوشته بود: “قبلا به دختر ۱۳ سالهام اطمینان كامل داشتم و فكر میكردم دیگر به اندازه كافی بزرگ شده است، ولی متاسفانه این روزها از او دروغهای زیادی میشنوم.”
بهتر است بدانید كامل شدن، موضوعی نیست كه به همین راحتی بتوان در مورد آن صحبت كرد. تكامل یك شبه حاصل نمیشود. فرد به مرور زمان از محیط پیرامون خود تجاربی را كسب میكند و با اعمال آنها در زندگی خود به تدریج به تكامل نزدیك میشود.
تجربه یك نوجوان ۱۳ ساله به اندازهای نیست كه بتوان از او انتظار داشت قادر به كنترل احساسات خود باشد. اعتماد به نوجوان ۱۳ ساله مانند این است كه چشمان خود را بر روی واقعیات ببندیم و تنها به این نكته پافشاری كنیم كه او به اندازه كافی بزرگ شده است و نباید دست از پا خطا كند! با این نوع نگرش است كه والدین به زودی دچار یاس و نومیدی میشوند و اینطور ادعا میكنند كه دیگر به فرزندم مطمئن نیستم.
شما باید یاد بگیرید به تواناییهای او اطمینان كنید، او به تدریج فرا میگیرد در زندگی بهترین تصمیمگیریها را داشته باشد. سعی كنید در مواقعی كه احساس میكنید فرزندتان بدون خطا قادر به انجام كاری است به او آزادی عمل بدهید. آنقدر این كار را تكرار كنید كه به طور ناخودآگاه این حس در او به وجود آید كه شما به او اعتماد كامل دارید. در مواردی كه او دچار لغزش و خطا میشود، او را محاكمه نكنید. لزومی ندارد به او بگویید دیگر هیچگاه به تو اطمینان نمیكنم. در این سن و سال او باید خطا كند و عواقب اعمالش را نیز ببیند. با این اشتباهات است كه شخصیت او شكل میگیرد و میتواند در زندگی، شخصی مستقلی بار بیاید.
تنها در مواردی كه احساس خطر میكنید و معتقدید با دادن آزادی آینده تیرهای در انتظار اوست، جدی و مصمم باشید و اجازه انجام آن را به او ندهید. زیرا شما با توجه به تجاربی كه در زندگی كسب كردهاید كاملا بر این موضوع واقفید كه اگر فرزندتان در شرایط خاصی قرار گیرد قادر به كنترل خود نیست و احتمال بروز شكستهای جبرانناپذیری برای او وجود دارد. به عنوان مثال وقتی شما مطمئن هستید دوست دخترتان، فرد مناسب و سالمی نیست، نباید به فرزندتان اجازه دهید با او رفتوآمد داشته باشد. حتی اگر او با گله و شكایت گفت كه شما هیچگاه به او اعتماد و اطمینان ندارید! البته كه نباید در چنین شرایطی به او اعتماد كنید. چون واقعا مطمئن نیستید با توجه به سن و سال فرزندتان، او قادر به كنترل رفتار و اعمال خود خواهد بود یا خیر؟ بهتر است كاملا منطقی با فرزندتان گفتوگو كنید و به او بگویید كه مساله اصلی اعتماد به او نیست. موضوع مهم این است كه همه افراد در چنین سن و سالی به طور كامل قادر به كنترل احساسات و عواطف خود نیستند. وقتی با او این چنین صحبت میكنید، او به طور ناخودآگاه درمییابد كه والدینش نسبت به او سوءظن ندارند و دچار هیچگونه نقص و كمبودی نیست. او متوجه میشود كه پدر و مادر قصد دارند او را در مسیر صحیح زندگی قرار دهند و به هیچ عنوان قصد محاكمه او را ندارند.
اغلب مراجعینم این سوال را از من میپرسند، “اگر فرزندم قوانین را زیر پا گذاشت و بعد هم برای تبرئه خود به دروغ متوسل شد، بهترین كاری كه باید انجام دهم چیست؟”
در چنین شرایطی نیاز نیست مرتب به او غر بزنید و بگویید دیگر هیچ وقت به تو اعتماد نمیكنم. همین كه یك سری مزایا را از او بگیرید و او شاهد عواقب و پیامدهای اعمال و رفتارش باشد، كافی است.
همواره به خاطر داشته باشید كه از فرزندانتان انتظارات بجایی داشته باشید تا آنها با شما روراست باشند و هیچگاه به شما دروغ نگویند. اغلب والدین با این سه مساله مهم “احترام، انجام وظایف و طرز برخورد” با فرزندان خود مشكل دارند. من سعی كردم در ادامه این مقاله این مسایل را برای شما به طور كامل توضیح دهم تا روابطتان هر چه سریعتر با فرزندتان بهبود یابد. بسیاری از والدین تمایل دارند بدانند چرا فرزندانشان به آنها احترام نمیگذارند؟ چرا كارها و فعالیتهای مربوط به خودشان را به خوبی انجام نمیدهند و یا اینكه به طور كلی از طرز برخورد آنها راضی نیستند.
بهتر است بدانید وقتی طرز برخورد فرزندتان مناسب نیست و به گفتههای شما بیتوجهی نشان میدهد و یا به اصطلاح به شما بیاحترامی میكند به این دلیل است كه میخواهد به شما نشان دهد دیگر بزرگ شده و دوست ندارد به شما متكی و وابسته باشد. او با شما مخالفت میكند و میخواهد خودش تصمیم بگیرد و كارهای مورد علاقهاش را انجام دهد. ولی متاسفانه مدام مورد مخالفت شما قرار میگیرد و احتمالا بحث و جدل بین شما افزایش مییابد. بهتر است به عنوان بزرگتر به او احترام بگذارید و برای خواستهها و تصمیمگیریهای او اهمیت قایل شوید. با این عمل حس لجبازی و یكدندگی در او كاهش مییابد و روابطتان بهبود مییابد.
یكی دیگر از اموری كه والدین با آن مشكل دارند این است كه فرزندانشان از انجام فعالیتهای مربوط به خود طفره میروند و حاضر به انجام آنها نیستند. همانطور كه میدانید هر خانوادهای قوانین مخصوص به خود را در منزل پیاده میكند. اگر فرزند شما از زمان كودكی خود ببیند كه تمام اعضای خانواده، وظایف مربوط به خود را در خانه انجام میدهند و با یكدیگر راجع به این مسایل بحث و مجادله نمیكنند، او نیز یاد میگیرد كه وظایف مربوط به خودش را به طور خودكار انجام دهد. بنابراین پیش از آنكه به فرزندتان امر و نهی كنید، بكوشید به عنوان یك پدر و مادر آگاه وظایف خود را به نحو احسن به انجام برسانید و سعی نكنید از انجام آنها طفره روید و به عهده دیگری بیندازید.
اگر نسبت به یكسری امور واقف باشید، به عنوان مثال بدانید كه نوجوانان در این سن و سال با چه مسایل و مشكلاتی دست به گریبان هستند، بسیار راحتتر با آنها مواجه خواهید شد. بیشتر مخالفتهای آنها به این دلیل است كه فرزندان از مرحله كودكی وارد مرحله جدیدی شدهاند، احساس استقلال میكنند و میخواهند روی پاهای خود بایستند. اگر شما این جزییات را در زمینه تربیتی درك كنید، بدون هیچگونه اضطراب و نگرانی با آنها برخورد میكنید. در نتیجه از لحاظ شخصیتی فرزندان سالمتری تحویل جامعه خواهید داد.
هرگز فراموش نكنید گذر از این مرحله چندان هم آسان به نظر نمیآید. آنها مرتب با شما مخالفت میكنند، دوست دارند خودشان تصمیم بگیرند و كارهای مورد علاقهشان را انجام دهند. احتمالا در این حالت دچار مشكلاتی نیز میشوند. ولی مطمئن باشید كه دیدن نتایج اعمالشان برای آنها بسیار سودمند است و آنها را برای شروع یك زندگی جدید آماده میكند. بنابراین فرزندانتان را درك كرده و مانند یك بزرگسال با آنها رفتار كنید.
مهتاب علیمرادی
مجله موفقیت – شماره ۱۳۳ – آذرماه ۸۶
آوای موفقیت با مهتاب علیمرادی
روانشناس و مشاوره خانواده و پیشرفت فردی
مدیر مسئول و نویسنده خودسازی
۶۶۴۱۹۰۶۱(۰۲۱)