تربیت فرزندان باید به گونهای باشد كه علاوه بر احساس مسوولیت به آنها عزت نفس نیز بدهد و باعث شود كه آنها خودشان را دوست بدارند. وقتی فرزندان با این روش بزرگ شوند، دیگر نیازی نیست برای اینكه احساس قدرتمندی كنند و یا حتی برای جلب توجه و محبت، به مواد مخدر، دوستهای ناباب و روابط نادرست روی آورند.
ده كلیدی كه در زیر آمده است به شما والدین عزیز كمك میكند تا با به كارگیری این روشهای اثبات شده بتوانید فرزندانی سالم (از لحاظ روحی و شخصیتی) تربیت كنید.
۱- به كیفیت زمانی كه با فرزندتان میگذرانید، توجه كنید.
پرورش عزت نفس فرزندان به این امر مهم بستگی دارد كه كیفیت زمانی كه با آنها میگذرانید چگونه است. مهم نیست چه مدت در كنار آنها هستید. كیفیت خوب و ایجاد روابط صحیح بین شما اهمیت دارد. اغلب ما به قدری سرمان شلوغ است كه به محض تمام شدن كار اول به فكر شروع كار دوم و … هستیم. بنابراین هرگز نمیتوانیم حواسمان را ۱۰۰ درصد روی گفتههای فرزندانمان متمركز كنیم.
شاید تنها وانمود كنیم به آنها گوش میدهیم ولی در اصل حواسمان جای دیگری است. اگر زمانی را كه با فرزندانمان میگذرانیم پركیفیت نباشد و آنها بهره لازم را از بودن در كنار ما نبرند، باید انتظار بدرفتاری از جانب آنها را داشته باشیم.
همواره به خاطر داشته باشید كه حتی اگر سرسری هم به گفتههای فرزندتان گوش بدهید بسیار بهتر از حالتی است كه به او بیاعتنا و بیتوجهی نشان دهید.
بهتر است بدانید بیان احساسات هیچگونه مشكلی به وجود نمیآورد. اگر كسی در مورد خاصی نظری بدهد، این تنها نظر و عقیده اوست، نباید با او بحث و جدل كرد تا او را مجبور به اطاعت از خود كنیم. به عنوان مثال وقتی فرزندتان به شما میگوید: “مامان، شما اصلا برای من وقت نمیگذارید”، حتی اگر این طور هم نباشد و شما تا سر حد امكان سعی میكنید برای او وقت بگذارید و حتی چند دقیقهای قبل هم با او بازی كردهاید باید متوجه شوید كه او نظرش را به شما ابراز كرده است. بنابراین به احساسات و عقاید او احترام بگذارید و بگویید: “فكر میكنم مدتهاست كه وقت نكردیم دوتایی با هم باشیم، پس بیا فكر كنیم كه از این به بعد چه كار كنیم تا تو هم راضی باشی.”
۲- با اعمالتان بر روی او تاثیر بگذارید.
آمار نشان داده است كه احتمالا بیش از ۲۰۰۰ بار در روز به فرزندانمان “بكن و نكن” میگوییم. جای تعجب نیست كه آنها نسبت به گفتههای ما بیتوجه شوند و طوری وانمود كنند كه اصلا حرفهای ما را نشنیدهاند! سعی كنید به جای آنكه مرتب سر آنها داد و فریاد بزنید به خودتان بگویید: “در این شرایط من باید چه كار كنم؟” به عنوان مثال اگر ناراحت هستید كه چرا فرزندتان لباسهایش را درمیآورد و به همان صورت نامرتب گوشهای پرت میكند و شما باید لباسهایی را بشویید و مرتب كنید، همواره به خاطر داشته باشید كه با اعمال خود بهتر میتوانید بر روی آنها تاثیر بگذارید.
۳- كاری كنید تا او احساس قدرت و بزرگی كند.
كاری كنید كه فرزندتان احساس قدرت كند. در غیر این صورت او به هر دری میزند تا جبران این حالت را بكند. همواره از روشهایی استفاده كنید تا احساس ارزشمندی در فرزندتان تقویت گردد: “مثلا نظرش را بخواهید، به او حق انتخاب بدهید، به او اجازه دهید بعضی كارهای شخصی شما را انجام دهد، در پختن غذا به شما كمك كند، در خرید كردن همراه شما باشد و در صورت لزوم به شما كمك كند و … یك كودك دو ساله قادر است ظرفهای پلاستیكی و یا میوهها را بشوید. او حتی میتواند سطل آشغال را هم بیرون از خانه بگذارد (البته خانههای هم كف) همه ما سعی میكنیم تمام كارها را خود به شخصه انجام دهیم، زیرا فكر میكنیم خودمان راحتتر و سریعتر كارها را پیش میبریم. ولی باید بدانیم كه در این صورت بچهها احساس بیارزشی و توخالی بودن میكنند و در آینده به سختی زیر بار مسوولیت خواهند رفت.
۴- بگذارید عواقب اعمالش را ببیند.
وقتی میخواهید در بعضی كارهای فرزندتان دخالت كنید، ابتدا از خود بپرسید: “اگر در این كار دخالت نكنم و اجازه دهم خودش تصمیم بگیرد چه اتفاقی میافتد؟” مطمئن باشید در مواردی كه نیاز نیست در امور فرزندتان دخالت كنید و شما این كار را انجام میدهید، فرصت یادگیری را از او میگیرید و نمیگذارید عواقب و پیامدهای اعمالش را ببیند. به عنوان مثال اگر فرزندتان فراموش كرده است ظرف غذایش را به مدرسه ببرد، نیاز نیست شما برای او این كار را انجام دهید. بگذارید خودش راهحلی برای این مشكل پیدا كند و به طور عملی یاد بگیرد كه كمتر چیزها را فراموش كند. بنابراین با این روش، بحث و اختلاف بین شما نیز كاهش مییابد و دیگر نیازی نیست مرتب به او غر بزنید: “یادت نرود ظرف غذایت را با خودت ببری”.
۵- با او به طور منطقی برخورد كنید.
بعضی اوقات فرزندتان كاری انجام میدهد و شما نمیتوانید صبر كنید تا او نتیجه كارش را خود به عینه مشاهده كند. باید به صورت منطقی با او رفتار كنید. به عنوان مثال، اگر فرزندتان فراموش كند فیلم كارتونی كه برای او اجاره كردهاید به موقع برگرداند، به جای اینكه یك هفته به او اخم كنید و باعث رنجش او شوید، بهتر است این كار را خودتان انجام دهید ولی پول اجاره آن را از پول توجیبی او كم كنید، تا او به جای بدرفتاری شما، شاهد رفتار منطقیتان باشد. به تدریج او نیز همین رفتار را از شما فرا خواهد گرفت.
۶- در مواقع ناراحتی از محیط دور شوید.
اگر فرزندتان اعمالی انجام داد كه باعث ناراحتی شما شد و به اصطلاح میخواست اعصاب شما را خرد كند و یا با بیاحترامی با شما گفتوگو كند، بهترین روش این است كه اتاق را ترك كنید و به او بگویید كه شما در اتاق دیگری هستید و اگر پی به اشتباهش برد میتواند به آنجا بیاید و بحث را با آرامش ادامه دهد. هیچگاه سعی نكنید حالت عصبانی به خود بگیرید و یا بر عكس كاری كنید كه او احساس كند شما شكست خوردهاید.
۷- به او بگویید دوستش دارید حتی اگر اشتباه كند.
هیچگاه به فرزندتان نگویید چقدر تو بد هستی. شما با این كار شخصیت او را خرد میكنید. به او كمك كنید تا متوجه شود شما از رفتار او ناراضی هستید و همین رفتار بد و ناشایست اوست كه شما را آزرده است، نه شخص او. باید كاری كنید تا فرزندتان احساس كند كه با تمام وجود عاشق او هستید و او را بیقید و شرط دوست دارید، هر چند اگر مرتكب كار اشتباهی نیز شده است. برای تنبیه كردن او سعی نكنید عشقتان را از او دریغ كنید. هر گاه نسبت به روش تربیتیتان شك داشتید، از خود بپرسید: “آیا فرزندم را بر اساس عشق و دوستی تربیت میكنم و یا جوی ترسآور ایجاد كردهام كه او از روی ترس و وحشت به حرفهای من گوش بدهد؟”
۸- جدی و مهربان باشید.
تصور كنید به كودك پنجسالهتان میگویید تا این ساعت وقت داری لباسهایت را بپوشی در غیر این صورت باید یا در ماشین و یا در مهدكودك این كار را انجام دهی. سعی كنید سر حرفتان بمانید و اگر راس ساعت مقرر این كار را تمام نكرد، او را به ماشین ببرید. مطمئن باشید كه حالت عصبی به خود نگیرید، او باید در چهرهتان عشق و علاقه را ببیند ولی در عین حال متوجه شود كه شما در گفتههایتان قاطع و مصمم هستید. نیازی به غر زدن و بحث كردن با او نیز نیست. در این شرایط حتما از خودتان بپرسید: “آیا این كار را با نرمی و عشق انجام دادم و یا محیطی ترسآور برای او ایجاد كردم؟”
۹- نتیجه تربیتتان را در درازمدت ببینید.
اغلب ما والدین سعی میكنیم فرزندان خود را تحت كنترل بگیریم و تنها به دنبال یافتن راهحل فوری هستیم. این موضوع باعث میشود كه آنها احساس كنند تحت كنترل هستند و ما فقط به آنها زور میگوییم. ولی اگر سعی كنیم در موقع برخورد با فرزندمان لحظهای به این موضوع فكر كنیم كه این روش تربیتی من ممكن است شخصیت فرزندم را در بزرگسالی تحتالشعاع قرار دهد، بیشتر در نحوه برخوردمان با او دقت میكنیم. به عنوان مثال، اگر هنگام عصبانیت كودكمان را تنبیه بدنی كنیم، باید انتظار این را هم داشته باشیم كه او در آینده شخصی عصبی و پرخاشگر شود و از دیگران با زور و عصبانیت هر چه میخواهد بگیرد.
۱۰- در تصمیمگیریهایتان محكم و قاطع باشید.
اگر به او میگویید در مغازه هیچگونه شیرینی، آبنبات و شكلاتی نمیخریم، بنابراین نباید در آنجا تسلیم گریهها، خواهشها و التماسهای او بشوید. مطمئن باشید فرزندان به پدر و مادرهایی بیشتر احترام میگذارند كه در اعمالشان قاطع و محكمتر باشند.
مهتاب علیمرادی
مجله موفقیت – شماره ۱۲۳ – تیرماه ۸۶
آوای موفقیت با مهتاب علیمرادی
روانشناس و مشاوره خانواده و پیشرفت فردی
مدیر مسئول و نویسنده خودسازی
۶۶۴۱۹۰۶۱(۰۲۱)