۱- مشكلات گذشته خود را حل كنید.
تعلیم و تربیت فرزندان باعث میشود كه شما روی رفتار و كردار خود دقیق شوید و نقاط ضعف و قوتتان را بهتر بشناسید. اگر احساس میكنید دچار مشكل و ناراحتی هستید كه حل نشده است، پیش از آنكه روی رفتار شما اثر بگذارد و با فرزندتان رفتار نامناسبی داشته باشید، در صدد حل آن مشكل برآیید. تحقیقات بیانگر این حقیقت است كه مادرانی كه به طور عصبی با كودكان خود برخورد میكنند، در آینده فرزندانی لجوج و عصبی خواهند داشت كه به سختی میتوان با آنها ارتباط برقرار كرد. تمام مشكلات و ناراحتیهای خود را كه باعث این نوع رفتار میشود، در خودتان شناسایی كنید. آیا شما در كودكی تنبیه شدهاید؟ آیا شما نمیتوانید بر روی رفتار خود كنترل داشته باشید؟ آیا شما از آرامش درونی برخوردار نیستید؟ تمام مسایل و مشكلاتی از قبیل نارضایتی از شغل، همسر، خود و یا فرزندتان را كه باعث ناراحتی و خشم شما میشود، مشخص كنید. همواره به خاطر داشته باشید كه رفتار شما بازتاب احساسات درونی شماست. اگر فرزندتان مرتب با قیافه عصبانی و خشمگین شما مواجه شود و لحن صدای شما تند و خشن باشد، بنابراین چه انتظاری از رفتار او خواهید داشت!
۲- دور نمای كارتان را مشخص كنید.
شاید مشاهده كرده باشید كه در بعضی خانوادهها حتی به خاطر كوچكترین چیزی هم سر و صدا راه میاندازند و با هم دعوا میكنند. برای جلوگیری از این نوع برخورد ابتدا رفتار نامناسب فرزندتان را به دو دسته تقسیم كنید. رفتارهایی را كه ارزش عصبانی شدن ندارند و دسته دوم آنهایی كه باعث آزار و اذیت خود كودك، دیگران و حتی خراب كردن اشیا میشوند و نیاز به واكنش دارد.
در مرحله بعد سعی كنید به مرور زمان یاد بگیرید كه مسایل جزیی شما را آشفته و عصبی نكند. بنابراین، از این به بعد اگر كودكتان به عنوان مثال لیوان آب و یا شربتی را به زمین ریخت، خودتان را كنترل كنید و یكی از موارد زیر را به خود بگویید:
خیلی عصبانی هستم، ولی میتوانم بر خودم مسلط باشم.
از این اتفاقات زیاد پیش میآید به آن اهمیت نده.
در اینجا من یك فرد عاقل و بالغ هستم.
من از این وضع خسته شدهام، تكلیف بچه چیست.
اگر من در این شرایط آرامش خودم را حفظ كنم، مطمئنا با این كار درس بزرگی به خانواده خواهم داد.
سعی كنید مرتب این تمرین را انجام دهید. در ضمن گفتن جملات زیر نیز برای شما بسیار مفید خواهد بود:
آخ، هیچ عیبی نداره. تقصیر من بود.
الان میروم و یك حوله میآورم.
اشكالی نداره، من كمكت میكنم تا اینجا را تمیز كنیم.
همانگونه كه شما تجربه كردهاید، گفتن این جملات برای یك فرد عصبی بسیار دشوار است. ولی مطمئن باشید كه هر كاری با تمرین و ممارست به خوبی انجام میشود.
هنگامی كه كودكتان كاری انجام میدهد كه باعث خشمگین شدن شما میشود بر خود كاملا مسلط باشید و خودتان را كنترل كنید. برای این كار شما میتوانید نفس عمیق بكشید، از محیط دور شوید، خودتان را آرام كنید و بعد در چنین حالتی شروع به صحبت كردن و یا قضاوت كنید. تصور كنید كودكتان بر روی دیوار نقاشی كرده است. حق دارید ناراحت شوید. كودك هم باید متوجه ناراحتی شما بشود. ولی این كار را میتوانید بدون فریاد زدن و خشمگین شدن انجام دهید. بهترین كار این است كه به جای دیگری بروید و بعد از اینكه احساس كردید آرام شدهاید، پیش او برگردید و به او بگویید كه در تمیز كردن دیوار به شما كمك كند. شما با كنترل خشم و عصبانیتتان، این پیام را به كودكتان میدهید كه: ”مامان از این كار خیلی ناراحت شده و حق هم دارد. من اصلا كار خوبی نكردم ولی مامان هنوز مرا دوست دارد و از من میخواهد كه به او كمك كنم.“
شاید شما متوجه شده باشید كه وقتی سر كودكتان داد بزنید و او را به خاطر كار اشتباهش تنبیه كنید، خودتان دچار عذاب وجدان میشوید و احساس گناه میكنید. بدیهی است كه ما میتوانیم بر روی رفتار و اعمالمان تسلط داشته باشیم، ولی كودكمان قادر به چنین كاری نیست. اگر ما متوجه باشیم كه اشتباهات كودكمان تنها به خاطر سن كم و بچگی اوست، آن وقت خیلی راحتتر میتوانیم با او كنار بیاییم. در ضمن بهتر است بدانید هنگامی كه شما بر روی اعصاب خود كنترل نداشته باشید و مرتب در حال جنگیدن با فرزندتان باشید، بیشتر بر ناراحتی و عصبانیت خود دامن زدهاید. زیرا با این طرز برخورد شما باعث شدهاید كه:
از دست فرزندتان عصبانی باشید، چون آرامش شما را بر هم ریخته است.
از دست خودتان ناراحت باشید، چون نتوانستهاید خشم خود را كنترل كنید.
ماهی را هر وقت از آب بگیرید، تازه است. بنابراین رفتار خود را تغییر دهید تا هم خود به آرامش دست یابید و هم كودكتان در محیطی مناسب رشد كند.
۳- دلیل خشم كودكتان را پیدا كنید.
یقین داشته باشید كه تمام واكنشهای عاطفی، احساسی ما علتی دارد. خشم سالم، خشمی است كه باعث شود، ما مشكل را ارزیابی كنیم و درصدد رفع آن برآییم. با این عمل، شما جلوی كار ناپسند فرزندتان را میگیرید و از طرف دیگر اجازه نمیدهید كه آن رفتار باعث ناراحتی و عصبانیت شما شود. من شخصا نسبت به جیغ بچهها بسیار حساس هستم. وقتی دخترم لورن پانزده ماهه بود، جیغهای وحشتناكی میكشید كه واقعا مغزم سوت میكشید. در آن حالت، واقعا عصبانی میشوم. روز به روز تحملم كمتر میشد و نسبت به جیغهای او حساستر میشدم. به خاطر جیغهایش از او فاصله میگرفتم و همین موضوع باعث شده بود كه در عمق وجودم احساس گناه كنم. بعد متوجه شدم اگر بتوانم بر خشم خودم مسلط شوم، راحتتر میتوانم با این مشكل مواجه شوم. بنابراین به جای اینكه تنها بر روی احساسات خودم متمركز شوم، به دنبال موقعیتها و شرایطی رفتم كه باعث میشود او جیغ بكشد. به عنوان مثال، وقتی گرسنه بود، حوصلهاش سر رفته بود و یا میخواست جلب توجه كند، جیغ میزد. كودكان موجودات كوچكی هستند كه همه چیز را خیلی سریع میخواهند و جیغ زدن را تنها راهی میدانند كه آنها را خیلی سریع به اهدافشان میرساند. در این حالت، خشم و عصبانیت من باعث شده بود كه به دنبال راههایی باشم كه با كمك آنها بتوانم نیازهای كودكم را برآورده كنم. از آن به بعد، لورن بسیار آرام و شیرین شد. بنابراین به این نوع خشم، خشمی سالم و مفید میگویند.
هنگامی خشم مضر و خطرناك است كه شما به دنبال كشف علت آن نگردید. بنابراین خیلی سریع نسبت به احساساتتان، خودتان و كسی كه شما را آزرده است، خشمگین میشوید. شما باید یاد بگیرید در زندگی خود، مشكلات كوچك را نادیده بگیرید و مسایل بزرگ را ارزیابی كنید و به دنبال كشف علت آن بروید تا بتوانید به نتایج مطلوب دست یابید.
۴- خودتان را سرزنش نكنید.
اغلب وقتی شما از چیزی خوشتان نمیآید، از درون احساس ناراحتی میكنید، بنابراین خشمتان را به دنیای بیرون منعكس میكنید. ولی اگر بر خشم خود مسلط شوید، به زودی درمییابید كه بهتر قادرید بر محیط پیرامون خود تاثیرگذار باشید. این طرز برخورد باعث تواضع و فروتنی شما میشود و از درگیریهای پشت سر هم جلوگیری میكنید و به این نتیجه خواهید رسید كه: انسان جایزالخطاست. بنابراین هرگز خود را به خاطر اشتباهاتتان سرزنش نكنید، تنها به دنبال رفع آن باشید.
۵- اگر خودتان در زندگی مشكل دارید، به آنها بگویید.
آیا شرایط زندگی شما به گونهای است كه باعث ناراحتی فكری شما شده است؟ اگر این چنین است، احتمال اینكه ناراحتی خود را به فرزندتان منتقل كنید، بسیار زیاد است. از دست دادن شغل، عدم رضایت از خود و نداشتن اعتماد به نفس همگی در طرز برخورد شما با كودكتان تاثیر میگذارد. در چنین شرایطی حتی برای كوچكترین چیزی با فرزندتان دعوا میكنید. شما عصبانی هستید و مسایل كوچك به نظر شما بزرگ جلوه میكند. در این صورت بهتر است به فرزندتان خیلی راحت بگویید: ”من شغلم را از دست دادهام و خیلی ناراحت هستم، ممكن است تا چند ماه دیگر عصبانی باشم. بنابراین اگر خشمگین شدم و سر شما داد زدم، تقصیر شما نیست، به هیچ وجه تصور نكنید شما را دوست ندارم. من با خودم مشكل دارم.“ از آن به بعد، اگر ناراحت و عصبی بودید و با آنها بد برخورد كردید، فورا از آنها معذرت بخواهید (با این عمل به آنها یاد میدهید كه اگر عصبانی شوند و بلند صحبت كردند، معذرت بخواهند) به آنها بگویید: ”ببخشید دوباره عصبانی شدم. اصلا تقصیر شما نیست و از دست شما ناراحت نیستم.“ این عمل را تا موقعی كه مشكلتان به طور كامل حل شد، ادامه دهید. در این شرایط حداقل با خودتان صادق خواهید بود و احساس گناه كمتری میكنید. مطمئن باشید در زندگی همواره مشكلاتی رخ میدهد كه قادر به كنترل آن نیستید، ولی هر چقدر باتجربهتر شوید، متوجه میشوید تنها چیزی كه در زندگی قادر به كنترل آن هستید، اعمال و رفتار خودتان است. اگر در هنگام تعلیم و تربیت فرزندتان، بر خشم خود مسلط شوید، هم به آرامش درونی میرسید و هم فرزندانی طبیعی و موفق تحویل جامعه خواهید داد.
مهتاب علیمرادی
مجله موفقیت – شماره ۱۱۳ – بهمنماه ۸۵
آوای موفقیت با مهتاب علیمرادی
روانشناس و مشاوره خانواده و پیشرفت فردی
مدیر مسئول و نویسنده خودسازی
۶۶۴۱۹۰۶۱(۰۲۱)