اغلب والدین نمیدانند با فرزندانشان در گروههای مختلف سنی چگونه برخورد كنند و چهطور در مورد اتفاقات و رویدادهای سخت و دشوار با آنها صحبت كنند. اگر شما نیز دچار این مشكل هستید ابتدا باید تعیین كنید فرزندتان در چه رده سنی قرار دارد و از لحاظ شخصیتی چگونه است؟ به عنوان مثال طرز رفتار شما با یك كودك پیشدبستانی و یك نوجوان ۱۲ ساله بسیار متفاوت است. شما باید یاد بگیرید با یك بچه درونگرا، جدی و خجالتی و یا با یك بچه شاد و راحت چگونه برخورد كنید و با هر كدام بتوانید با توجه به شرایط روحی و روانیاش به راحتی كنار بیایید.
در مرحله دوم باید بتوانید بر اعصاب خود كاملا مسلط باشید و ترسها، نگرانیها و اضطرابهای درونی خود را به او منتقل نكنید. فرزندان شما با دقت كامل نظارهگر اعمال شما هستند و به واكنشهای شما در موقعیتهای مختلف كاملا توجه میكنند. به عنوان مثال اگر میخواهید در مورد اتفاق ناگواری با دوستانتان صحبت كنید، نیاز نیست جلوی فرزندتان این كار را انجام دهید، بهتر است ابتدا او را سرگرم كنید. میتوانید درد و دلهای خود را با هم سن و سالهایتان مطرح كنید و آنها را سنگ صبور خود قرار دهید، تا از لحاظ روحی، روانی كمتر به فرزندانتان آسیب وارد شود.
فكر میكنید تا چه حد میتوانید در مورد موضوعات سخت، دشوار و ناراحتكننده با فرزندتان گفتوگو كنید و آنها را در جریان امور قرار دهید؟ برای پاسخ به این پرسش به موارد زیر توجه كنید:
كودكان نوپا: كودكان در این سن و سال متوجه وقایع اطراف خود نمیشوند. بنابراین سعی نكنید برای آنها توضیح اضافی دهید.
كودكان پیشدبستانی: در مورد این كودكان محتاط باشید. پیش از پرسش آنها، خودتان پیشقدم شوید و سوال كنید در مورد مساله پیش آمده چه میدانند و چه خبرهایی شنیدهاند؟ همین مقدار برایشان كافی است. آنها را مطمئن كنید در خطر نیستند و خیالشان راحت باشد.
كودكان دبستانی: در حد ظرفیتشان با آنها صحبت كنید. كودكان را در جریان امور قرار دهید در حد امكان به آنها توضیح دهید در این شرایط چه كاری انجام دهند و چگونه خود را كنترل كنند.
نوجوانان: آنها در این سن و سال باید از تمام وقایع زندگی تجربه كسب كرده و خود را آماده رویارویی با مسایل و مشكلات زندگی كنند. البته با توجه به روحیات فرزندتان سعی كنید با او مانند یك بزرگسال رفتار كنید و او را در جریان امور قرار دهید. اجازه دهید فرزندتان در مورد احساساتش صحبت كند و آنچه را كه شنیده است با شما در میان بگذارد. با این كار میتوانید متوجه افكار و نقطه نظرات او شوید و در صورت لزوم به او كمك كنید.
میتوانید با پرسیدن چند سوال بحث را ادامه دهید و او را تشویق به صحبت كنید: “چه چیزهای دیگری در مورد این موضوع میدانی؟ فكر میكنی با توجه به مسایل پیش آمده، چه كار كنیم بهتر است؟” سعی كنید نقطه نظرات خود را در لابهلای بحث به او منتقل كرده و به او قوت قلب دهید.
كاملا راحت و ساده در مورد رفتار و اعمالش با او صحبت كنید. به عنوان مثال به او بگویید: “رفتارت اینطور نشان میدهد كه این اتفاق تو را ترسانده و ناراحت كرده است” بگذارید یاد بگیرند در مورد احساساتشان صحبت كنند و مشكلاتشان را شناسایی و حل و فصل كنند. اگر آنها خشمگین، عصبی و یا ناراحت هستند. با این جملات آنها را تسكین دهید: همه ما در زندگی به علل مختلف عصبانی، ناراحت و … میشویم. این احساسات كاملا طبیعی هستند. من هم مثل تو گاهی ناراحت، غمگین و … میشوم. ولی نكته مهم اینجاست كه چگونه با احساسات خود كنار بیاییم. اینگونه برخورد باعث میشود آنها احساس گناه نكنند و از خود راضی و خشنود باشند.
هنگامی كه آنها در مورد اتفاقات ناگوار با شما صحبت میكنند آرامش خود را حفظ كرده و با آنها همدردی كنید. سعی كنید امنیت خاطر را در آنها افزایش دهید.
از دیدن فیلمها و صحنههای ترسناك در حضور او پرهیز كنید. زیرا مشاهده اینگونه فیلمها اضطراب و نگرانیاش را افزایش میدهد.
آنها را با امور مذهبی آشنا كنید. به آنها یاد دهید با خداوند ارتباط داشته باشند و از او كمك بطلبند و باور داشته باشند تنها با كمك خداوند میتوانند بر احساسات منفی خود غلبه كنند و صفات خوب و شایسته را در وجودشان متبلور سازند.
همواره به صحبتهای آنها گوش دهید، آنها را تشویق كنید و به عقایدشان احترام بگذارید.
آنها را در آغوش بكشید و از هیچ فرصتی برای نزدیكی به آنها كوتاهی نكنید. اطمینان داشته باشید با این عمل نور خدایی را در وجودشان شعلهور كرده و به آنها آرامش و اطمینان خاطر هدیه خواهید كرد.
مهتاب علیمرادی
مجله موفقیت – شماره ۱۵۵ – آذرماه ۸۷
آوای موفقیت با مهتاب علیمرادی
روانشناس و مشاوره خانواده و پیشرفت فردی
مدیر مسئول و نویسنده خودسازی
۶۶۴۱۹۰۶۱(۰۲۱)